امکان دارد انسان در اثر تربیت غیر صحیح و محیط ناسالم و گشتن با دوستان ناباب حس غریزه شهوت و غریزه جنسی بر وجدان طرف غلبه کرده و جلوی فطرت و وجدان را بگیرد اما بعد از مدت کوتاهی وجدان مانند خورشید از پس پرده و ابر غفلت بیرون خواهد آمد و شخص نسبت به گذشته و آن دوران بی خبری تاسف میخورد مانند اینکه آدم یک گناهی انجام دهد و سپس پشیمان شود که اگر یک ساعت پیش بود اصلا این گناه را انجام نمیدادم بخاطر همین موضوع است که بسیاری از دختران و پسرانی که با هم رابطه نامشروع دارند وقتی با فرد دیگری ازدواج میکنند و یا از سن جوانی عبور میکنند هنگامی که به یاد گناهان گذشته می افتند از نظر وجدانی زجر میکشند و این عذاب درونی با هیچ داروئی قابل درمان نیست مگر اینکه از صمیم دل توبه کرده و با کار های خوب گذشته مان را جبران نمائیم........چرا عاقل کند کاری ........... که باز آرد پشیمانی
اگر دختری یا پسری مدتی رابطه نامشروع داشته و الان میخواهند توبه کنند چکار بکنند ؟
اگر دختری یا پسری رابطه نامشروع داشته و یا هر گناه دیگری مرتکب شده باشد و بعد از مدتی متوجه شود که در سابق اشتباه کرده است . همین که پشیمان شد و تصمیم گرفت دنبال گناه نرود ، خود همین پشیمانی ، توبه است و قطعا خداوند او را خواهد بخشید .لذا امام محمد باقر (ع) فرمود: در توبه پشیمانی ، کفایت میکند .
خداوند همه توبه کنندگان را دوست دارد اما جوان توبه کننده را بیشتر مورد عنایت قرار میدهد . رسول اکرم (ص) میفرماید : هیچ چیز در پیشگاه خداوند محبوب تر از جوانی که از گناهانش توبه کرده ، نیست .
پس باید مراقب القائات و حرف های شیطان باشیم ، زیرا گاهی آن ملعون به جوان گنهکار که میخواهد توبه کند میگوید ، تو را که خداوند نخواهد بخشید ، اکنون که جهنمی شده ای ، پس گناه و راهت را ادامه بده ، در واقع شیطان کارش یاس و ناامیدی از درگاه خداوند مهربان و وادار کردن انسان به گناه است ، در حالی که ناامید شدن از رحمت حضرت حق ، جزء گناهان بزرگ است .
قرآن کریم در مورد یاس از رحمت خداوند میفرماید : هیچ گاه از رحمت خداوند ماُیوس نشوید ، چرا که تنها کافران بی ایمان از قدرت خداوند بی خبرند و از رحمتش ماُیوس می شوند .
خداوند غفّار در مورد آمرزش گناهان میفرماید : ای رسول من ! به بندگانم که بر خودشان اسراف و ستم کرده اند بگو از رحمت خداوند نا امید نشوید که خداوند همه گناهان را می بخشد که او بخشنده و مهربان است .
1.سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید
و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدیدی رو کسب کنید !
۲٫ وقتی سیگار بکشین یه سرفه هایی میکنین به خدا همچین سرتون
حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن یعنی ششتون حال میاد !
۳٫اونایی که سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن که روابط
عاطفی عمیقی با چای و نسکافه پیدا کردن !
۴٫ اگه سیگاری بشین برای مواقع بیکاری، بیعاری، بیخوابی، بیداری ،بیزاری، بیذاتی، بیماری
سیرابی، لیوانی، خوشحالی، ناراحتی و سایر مواقع بهترین امکان رو در اختیار دارین !
۵٫ اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین
و میتونین دوستان جدید و زیادی از نوع خفن دودی پیدا کنین !
نخواستی بفهمی که چقدر دوست دارم
من عاشقانه ترا میپرستم و تو...........
بیخیال از من و دنیای من در خاطره های خود غرق شده ای
بامن صادق باش
در افکار تو جائی برای من هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فریاد نزن ای عاشق،من صدایت را درون قلب خود میشنوم
درد را در چهره عاشق توبا ذهن خود می نگرم
بی سبب نیست چنین فریادم،بی گناه در دام عشق افتادم
چه درست وچه غلط زندگی هم خودم وهم تورا بر باد دادماگر احساسم رو میفهمیدی قلبت رو دوباره میبخشیدی
لحظه پایان این دیدار را روزآغازی دیگر دوباره میدیدی
اگر بیهوده نمی ترسیدم،عشق رو آنگونه که هست میدیدمشاید این لحظه غمگین وداع،قلبم رو دوباره میبخشیدمکاش از این عشق نمیترسیدم
ما سزاوار اگر گریانیم،این چنین خسته و سرگردانیم
ما که دانسته به دام افتادیم،چرا از عاشقی روی گردانیموقتی پیمان دل رو میبستیم گفته بودیم فقط عاشق هستیمولی با عشق نگفتیم هرگز از دو ایل نابرابر هستیمنه گناهکاریم نه بی تقصیر من وتو بازیچه تقدیریم
هر دو در بیراهه بیرحم عشق ،با دل واحساس خود در گیریم
بیشتر از همیشه دوستت دارم گرچه از عاشقی وعاشق شدن بیزارم
زیر آوار فرو ریخته عشق از دلم چیزی نمانده که به توبسپارم
تو که همدردی مرا یاری بده به منه عاشق امیدواری بده
اگر عشق با من سر یاری نداشت تو به من قول وفاداری بده
کوچه های روزگار کودکی را به یاد داری؟
آن بازیها،آن دوست ها و آن همسایه ها
پدر و مادر جوان،بی غمی ها،فارغبالی ها،
قهقهه ها و شادیها
ای وای...!چه ها و چه ها...!
اگر مایلی،با من به آن روزگاران سفر کن...
کاش زمان به عقب برمیگشت.
......................
دلم کسی را می خواهد که دوستم داشته باشد ...
شانه هایش را برای گریستن و سینه اش را برای نهاندن سرم و چشمانش را برای خالی
نمودن غم هایم می خواهم دلم کسی را می خواهد که مرا با هر آنچه هستم
دوست بدارد .
با تمام خوبی ها و بدیهایم با تمام مهربانی ها و نامهربانی هایم دلم کسی را
می خواهد که آفتاب مهر را به قلب خسته ام هدیه دهد کسی چون تو ...!
کودک در کنار ساحل مشغول بازی کردن است!
با عروسک خود بازی میکند.
و ان را چنان عاشقانه دوست دارد که گویی زنده است
نگاهش به عروسک دیگر می افتد
عروسک خود را بر زمین میگذارد
و به سوی ان گام بر میدارد
اما ان را بدست نمیاورد - نگاهی به پشت سر می اندازد
اما از عروسک خودش نیز خبری نیست
امواج ان را به دل دریا برده بود
کودک نگاهی به جای خالی ان میکند
شانه هایش را بالا می اندازد و به دنبال توپی میدود
عروسکی که روزی همه زندگی او بود
بخاطر هوس بچگانه ای از دست داد
و امواج خاطرات ان را به قعر دریای فراموشی برد
و کودک بی خیال به دنبال عروسکی دیگر....
فراموش شد عروسک!
به همین سادگی ........
توی تنهایی غریبم ٬ یاتوی غربت تنهام...؟
چه فرقی میکنه...
وقتی شب و روزم شده کام گرفتن از غمهامو
گوش دادن به درد و دل های حسین پناهی و
نگاه کردن به تابلوی سیاهی که زمانی عکس عشقی داخلش سلطنت میکرد...
.
.
فعلا که اینجوره...
ارام از کنار باغچه ی دلم میگذری
و افتاب گردان هایم به سویت سر میکشند
نور خود را دریغ میکنی مثل همیشه
بغض بر گلویم چنگه میکشد
واز درون تهی میشوم
احساس پوچی تنها یک احساس نیست
پوچ و ناچیز گشته ام
مام دلتنگی هایم در برابرم قد علم میکنند
و من چون تکه کاغذی مچاله شان میکنم
ودر سطل زباله های ذهنم میاندازم
میدانم قرار بود که در نبودت بی قرار نشوم
اما بی قرارم
نمیخواهم همچون تو پا بر عهدمان گذارم
پس لبخندم را بدرقه ی راهت میکنم
هیچ احساسی شریفتر از دلسوزی و خدمتگزاری به دیگران نیست.
احساس این که به عنوان یک انسان، چه کسی هستید،
چگونه زندگی کرده اید، گفتار و اعمال شما چه بوده است،
و چه اثرات عمیق و معنی داری بر زندگی دیگران گذاشته اید،
بزرگترین موهبت زندگی است.
رمز زندگی، بخشندگی است
بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
خدایا !خسته ام!نمی توانم.
بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
خدایا سه رکعت زیاد است
بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟
بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد
ملائکه ی من! ببینید من انقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است
چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است
امشب با من حرف نزده
خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود، اذان صبح را می گویند
هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود
خورشید از مشرق سر بر می آورد
خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
او جز من کسی را ندارد...شاید توبه کرد.