♥جوجو طلایی♥

♥هر چی به ذهنت برسه این تو هست♥

♥جوجو طلایی♥

♥هر چی به ذهنت برسه این تو هست♥

اس های نوروز

 
´¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´  ?`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸. •
¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸ .•
¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
….hapyy new year….…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
¸.•*´¨`*•. ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸ ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
.
.
.
عیدآمد و عید آمد / یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان باد / تا باد چنین بادا !
سال نو مبارک. . .
.
.
.
هیچ عیدی برایم ارزشمند تر از حضورتو نیست.
عیدی ما یادت نره
.
.
.
شیشه می شکند و زندگی می گذرد.
نوروز می اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است
پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت
.
.
.
جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادی و سعادت جهان ان تو باد.
از هر دو جهان فقط تو را می خواهم . . .
.
.
.
اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال
این فکر را به یادمان می اورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند . . .
.
.
.
فرارسیدن نوروز و سال نو را شادباش میگویم.
برایتان تندرستی و نیکروزی
در سال نو آرزو دارم.
باشد که سالی سرشار از شادی
و کامروایی داشته باشید
.
.
.
با تو از خاطره ها سرشارم.جشن نوروز تو را کم دارم
سال تحویل دلم می گیرد با تو تا اخر خط بیدارم . . .
.
.
.
ســــــــــــــــــایه حق
ســـــــــــــــلام عشق
ســـــــــــــــــعادت روح
ســـــــــــــــــــلامت تن
ســــــرمســـــــــتی بهار
ســـــــــکوت دعـــــــــــــا
ســــــــــــــــــرور جاودانه
این اسـت هفت سین آریایی
نوروز مــــــــــــــــــــــــبارک
.
.
.
مثل ماهی زنده
مثل سبزه زیبا
مثل سمنو شیرین
مثل سنبل خوشبو
مثل سیب خوش رنگ
و مثل سکه با ارزش باشید
سال نو مبارک
.
.
.
دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
هر روزتان نوروز
.
.
.
بهار بهترین بهانه برای آغاز، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است
آغاز بهار بر شما مبارک
.
.
.
چند روز دیگه بهار میاد و همه چیز رو تازه می کنه، سال رو، ماه رو،
روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به
همه اون تاز گی می ارزه، «دوستیمون»!
.
.
.
این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم
سبزه را با یاد روی سبزه ات
سمنو به یاد شیرینی لبخندت
سایه دانه به رنگ چشم هایت
سرکه با یاد ترشی مهربانیت
سیب با یاد تردیه گونه هایت
سکه با یاد درخشش قلبت
سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت ... دوستت دارم

عشق بورزید تا به شما عشق بورزند

عشق بورزید تا به شما عشق بورزند

 

روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد.از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد.روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد.تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد.دختر جوان و زیبائی در را باز کرد.پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم؟ » .دختر پاسخ داد: « چیزی نباید بپردازی.مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»
سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد.پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.
دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید.بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد.لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد.در اولین نگاه اورا شناخت.
سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دکتر کلی گردید.
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود.به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد.گوشه صورتحساب چیزی نوشت.آنرا درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.
زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.چیزی توجه اش را جلب کرد.چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود.آهسته انرا خواند:
«بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است»

چه طور و چگونه بهتر زندگی کنیم ؟

::چه طور و چگونه بهتر زندگی کنیم ؟::

                                  پرسیدم چطور بهتر زندگی کنم؟

                                       با کمی مکث جواب داد:

                                گذشته‌ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر

                                    با اعتماد زمان حالت را بگذران

                                و بدون ترس برای آینده آماده شو

                            ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه‌ای بیانداز

                                       شک‌هایت را باور نکن

                             و هیچگاه به باورهایت شک نکن

      زندگی شگفت انگیز است، در صورتی‌که بدانی چطور زندگی کنی

                                        پرسیدم آخر ...

                 و او بدون اینکه متوجه سؤالم شود، ادامه داد:

                              مهم این نیست که قشنگ باشی،

              قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر

                                 کوچک باش و عاشق ...

                  که عشق، خود میداند آیین بزرگ کردنت را

            بگذار عشق خاصیت تو باشد، نه رابطه‌ی خاص تو با کسی

               موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه‌ی پایان رسیدن

          داشتم به سخنانش فکر می‌کردم که نفسی تازه کرد و ادامه داد:

            هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار می‌شود و برای زندگی
                                 کردن و امرار معاش در صحرا می‌چرد

آهو می‌داند که باید از شیر سریع‌تر بدود،درغیراین‌صورت طعمه شیر خواهدشد
          شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا می‌گردد و می‌داند که
                        باید از آهو سریع‌تر بدود تا گرسنه نماند

                       مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو

           مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت،
                    با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی

به‌ خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی می‌خواستم باز هم ادامه دهدو

                                         باز هم به...

            که چین از چروک پیشانیش باز کرد و با نگاهی به من اضافه کرد:

                                                 زلال باش ...،‌

                                                 زلال باش ...،

                      فرقی نمی‌کند که گودال کوچک آبی باشی، یا دریای بیکران

                                              فقط، اگر حقیقتا

                                  زلال باشی، آسمان در توست

                              و تو جاری هستی تا زندگی جاری باشد ...
                                         زندگی قانـــــــون نیست
                                         زندگی قافیه باران است
                           من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند
                           تو بهاری و به اندازه ی باران خدا زیبایی
                          و بلندای امیدت پاسداشتی مداوم برای زندگیست

 

                                            

» داستان فوق العاده در مورد عشق

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که
عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »

آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آورید.

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com