-
اس های نوروز
1392/03/04 23:35
´¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´ ?`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸. • ¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸ .• ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.• …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…* ….hapyy new year…. …*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…* ¸.•*´¨`*•. ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.• ´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸...
-
عشق بورزید تا به شما عشق بورزند
1392/03/04 23:34
عشق بورزید تا به شما عشق بورزند روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد.از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد.روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد.تصمیم گرفت از خانه ای مقداری...
-
چه طور و چگونه بهتر زندگی کنیم ؟
1392/03/04 23:33
:: چه طور و چگونه بهتر زندگی کنیم ؟ :: پرسیدم چطور بهتر زندگی کنم؟ با کمی مکث جواب داد: گذشتهات را بدون هیچ تأسفی بپذیر با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو ایمان را نگهدار و ترس را به گوشهای بیانداز شکهایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن زندگی شگفت انگیز است، در صورتیکه بدانی چطور...
-
» داستان فوق العاده در مورد عشق
1392/03/04 23:31
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.» آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟» زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.» آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می...
-
گمنامی گم نشده
1391/10/21 17:54
میان همه جوی ها که همراه همه رودها به دریا سرازیر می شوند جوی کوچکی هم بود که هیچ میل سرازیر شدن به دریا را نداشت وقتی سایر جویها از او پرسیدند چرا گفت : هر چند در مقابل عظمت دریا بس ناچیز و خوارم ! اما من ... " گمنامی گم نشده را بیشتر از شهرت گم شده دوست دارم "
-
مرهم
1391/10/21 17:12
زخمی تر از همیشه از درد دل سپردن سرخورده بودم از عشق در انتظار مردن با قامتی شکسته از کوله با ر غربت در جستجوی مرهم راهی شدم زیارت رفتم برای گریه رفتم برای فریاد مرهم مراد من بود کعبه تو را به من داد
-
وفا
1391/10/21 17:12
تو به دلبری و شوخی دل اگر چنین ربایی نه گمان برم که یابد زتو بیدلی رهایی بتو آنزمان که دادم دل از این نبودم آگه که تراست خوی و عادت چو زمانه بیوفایی نه دل مرا دهی باز و نه کام او برآری به کدام زهره گویم که تو چنین چرایی ز تو هر جفا که دیدم زفا به جان خریدم به امید آنکه شاید نکنی زمن جدایی تو بمن گر آشنایی نکنی گنه...
-
اشتباه
1391/10/21 16:58
تموم زندگیم رو به پاش ریختم برای داشتنش همه کار کردم به هر آب و آتیشی زدم از همه چیزم گذشتم برای اینکه داشته باشمش پل های پشت سرم رو خراب کردم باخودم می گفتم اونم داره از همه چیزش می گذره اونم به خاطر من خیلی سختی دیده به خاطر من از همه چیزش گذشته و با همین فکر ها تموم مشکلاتم رو راحت حل می کردم و با همه چیز کنار می...
-
ستاره ها
1391/10/21 16:56
ای ستاره ها که بر فراز آسمان با نگاه خود اشاره گر نشسته اید ای ستاره ها که از ورای ابر ها بر جهان ما نظاره گرنشسته اید اری این منم که در دل سکوت شب نامه های عا شقا نه پاره می کنم ای ستاره ها اگر به من مدد کنید دامن از غمش پر از ستاره می کنم با دلی که بویی از وفا نبرده است جور بیکرانه و بهانه خوشتر است در کنار این...
-
[ بدون عنوان ]
1391/09/07 11:43
-
درخواست عجیب ازدواج یک دختر!
1391/09/07 11:40
درخواست عجیب ازدواج یک دختر! دختری دانشجویی که 2000 خواستگار پیدا کرد!! فکر می کنم که جذاب هستم. متاسفانه تا به حال نتوانستم شخص مناسبی را برای زندگیم پیدا کنم. اما به سرنوشت اعتقاد دارم. اگر کسی از شما آقایان آرزویی مانند من دارید... "یانگ زنگ منگین" دانشجوی دختر دانشگاهی در چین به واسطهی یادداشتش روی یک...
-
شیطان
1391/09/07 11:36
شیطان مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او بلند شد، خودش...
-
غم دل.......
1391/09/07 11:35
من خسته و بی هـــدف در کــوچه هـــای غربت ســـر گـــردانـــم فـــضای شهر را غبار غربت ویاءس فرا گــرفــتـه دیــگــر خــسـته شده ام به دیواری سرد و سیاه تکیه می دهم اما سایه ام مرا کشان کشان دنبال خو می برد آخر مقصد و راه من کجاست هیچ کسی نیــست انــگار درایــن هــمــه بــا هم غریبند همه همانند سایه ای ســیــاه با...
-
عشق و ثروت و موفقیت
1391/09/07 11:34
عشق و ثروت و موفقیت زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.» آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟» زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.» آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم...
-
فوتبالیست کوچولو
1391/09/07 11:29
در تمام تمرینها سنگ تمام میگذاشت اما چون جثه اش نصف سایر بچههای تیم بود تلاشهایش به جایی نمیرسید. در تمام بازیها ورزشکار امیدوار ما روی نیمکت کنار زمین مینشست اما اصلا پیش نمیآمد که در مسابقه ای بازی کند. این پسر بچه با پدرش تنها زندگی میکرد و رابطه ویژه ای بین آن دو وجود داشت. گرچه پسر بچه همیشه هنگام بازی...
-
چه سخت است زندگی
1391/09/07 11:26
چه سخت است زندگی آن هنگام که احساس کنیم زیر این آسمان کبود کسی نیست که ما را دوست داشته باشد .. .
-
زندگی
1391/09/07 11:25
همیشه به من می گفت زندگی وحشتناک است ولی یادش رفته بود که به من می گفت تو زندگی من هستی روزی از روزها از او پرسیدم به چه اندازه مرا دوست داری گفت به اندازه خورشید در اسمان نگاهی به اسمان انداختم دیدم که هوا بارانی بود و خورشیدی در اسمان معلوم نبود شبی از شبها از او پرسیدم به چه اندازه مرا دوست داری گفت به اندازه ستاره...
-
asheghane
1391/09/07 11:23
تو دور می شوی و انگار ابرها ستاره ام را می چینند و تک شقایقم در مرداب می میرد و حال در بطن این لحظه های سرد سبد های سیب پر از خالی است ومن اهسته زیر سایه ی درخت ها تب می کنم و در اغتشاش توهم برگ ها هذیان می گویم اه تو هرکجا هستی سری به خواب من بزن وببین که هنوز بی شقایق بی ستاره در چشم سیب ها رنگ می بازم
-
پاک بودن
1391/09/07 11:23
چقدر لذت بخشه وقتی می دونی پاک و بی گناهی می تو نی راحت تو چشای مادر و پدرت نگاه کنی گذشته رو ول کن هر کاری کردی رو فراموش کن از امروز بگو من میخام پاک ترین باشم بهترین باشم. هیچوقت عهدت رو نشکن که زندگیت رو نکبت میگیره
-
انواع مخ زنی
1391/09/07 11:21
روش جوادی: یه بار یه جایی که توی دید طرف باشه و بتونه با دو تا شلیک خودشو بهت برسونه یهو غش می کنی و ولو می شی کف زمین. پس از چند دقیقه هذیون گفتن راجع به اینکه پسر پسر اصغر قصاب اومده خواستگاریت اما تو نمی خواهی با اون شوهر کنی ! مثلا به ضرب آب قند به هوش می آیی و وقتی چشمت به طرف می افته یهو بغضت می ترکه و د گریه....
-
من..
1391/09/07 11:20
بغضی خسته دردی کهنه زنی جامانده از قافله خوشبختی کوله بارش یاد ها فریادها اغوش سینه اش تنها پناه دستهاش گهی اهسته و ارام گهی چون موجی بی پروا پیش می راند قایق کهنه ارزوها گاه در خود اندیشه کنان میپرسد پس کجاست باغ زیبای رویاها؟ چون من ایا خسته ای جامانده از یاد رفته ای این زمان شیون کنان گرمی دست تو را میخواند؟
-
جملات فلسفی و عارفانه - اس ام اس فلسفی
1391/09/07 11:20
کسانی سزاوار یادمانند که دریاد مانند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آنچه هستیم ده درصد توان ماست. با صد در صد چه از ماست. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * مرگ مغزی، بهتر از مغزی است که در فکر انحراف ومرگ سایر مغز هاست. بقیه در ادامه مطلب اس ام اس جدید اس ام اس زیبا اس ام اس پند آموز اس...
-
معمای باور نکردنی
1391/09/07 11:19
-
عالم فروتن
1391/09/07 11:18
گویند که زمانی در شهری دو عالم می زیستند . روزی یکی از دو عالم که بسیار پرمدعا بود. کاسه گندمی بدست گرفت و بر جمعی وارد شد و گفت : این کاسه گندم من هستم ( از نظر علم و ... ) و سپس دانه گندمی از آن برداشت و گفت : و این دانه گندم هم فلان عالم است و شروع کرد به تعریف از خود . خبر به گوش آن عالم فرزانه رسید . فرمود به او...
-
غم دل.........
1391/09/07 11:17
-
و آن...
1391/09/07 11:11
و آن زمان که خدا تو را آفرید به فکر نا امیدی دل من بود که با دیدن تو توان زندگی پیدا کرد دوباره رنگ گرفت دوباره نفس کشید دوباره خندید و امروز به یاد آن لحظه دوباره گریه خواهد کرد...
-
چرا؟
1391/09/07 11:10
تو به من خندیدی .... و نمی دانستی .... من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیم ..... باغبان در پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک .......... و تو رفتی و هنوز ....... سالها هست که در گوش من آرام آرام خش خش گامهایت تکرار کنان میدهد آزارم ........ و من اندیشه...
-
خدا
1391/09/07 11:09
خدا می داند که چقدر سخت تلاش کرده ای وقتی سخت گریسته ای و قلبت مملو از دردست خدااشک هایت را شمرده است وقتی احساس می کنی که زندگیت ساکن است و زمان در گذر است خدا انتظارت رامی کشد وقتی هیچ اتفاقی نمی افتد و تو گیج و نا امیدی خدابرایت جوابی دارد اگر نا گاه دیدگاه روشنی را در مقابلت آشکار سازد و اگر بارقه ی امید در دلت...
-
اشک
1391/09/07 11:09
تا توانی رفع غم از چهره ی غمناک کن در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
-
افسوس
1391/09/07 11:08
ای مهربانتر از من با من در دستهای تو آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟ کز من دریغ کردی تنها تویی مثل پرنده های بهاری در آفتاب مثل زلال قطره بباران صبحدم مثل نسیم سرد سحر مثل سحر آب آواز مهربانی تو با من در کوچه باغهای محبت مثل شکوفه های سپید سیب ایثار سادگی است افسوس آیا چه کس تو را از مهربان شدن با من مایوس می کند؟