خسته شدم از پایان نامه
رفتم بیرون قدم بزنم و یه هوایی عوض کنم
یه جوونکی با یه ماشین اسپرت توی یه پس کوچه ای راه افتاد دنبالیم
میشه یه چند لحظه وقتت رو بگیرم؟ نه
میشه شماره بدم ؟ نه
راه افتادم، دنده عقب راه افتاد دنبالم
یه کم تحمل کردم، بعد که ادامه داد وایسادم کنار ماشینش، دست چپم رو تا جلوی صورتم آوردم بالا و هیچی نگفتم، یه کم بهت زده نگام کرد،یهو دوزاریش افتاد و گذاشت رفت
خدا رو شکر که موژ همیشه نشونه ی تعهد باهاشه
و خدا رو بسیار شکر که هنوز جوون های ما می فهمن که وقتی یه زن متعهده باید گورشون رو گم کنن...
پی نوشت: نمیگم تعهل و میگم تعهد، چون توی هر تعهلی، تعهد نیست