تقدیم به مهربانم که تنها آیینه ی بی خط دنیاست:
امروز خطوط را رها خواهم کرد و از میان شکل های هندسی به پهنه ی
وسیع صداقت پی خواهم برد و در محفل آیینه ها به تو می اندیشم.
روزگار ساعت را با منطق ریاضی تفریق می کند ولی من زمان را به حالت
جمع در می آورم و در امتداد افق تصویر نگاهت را نقاشی می کنم و در
انتهای کوچه های بی قرار باورم به دوریت می اندیشم.
زمان دوری از تو یعنی شکستن آیینه وجودم و نبودن تو یعنی تاراج خاطرهها.
و اینک باورم را تقدیمت می کنم تا هرگز به دوستیمان شک نکنی